آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 18 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

تبم قطع شد!( آتریسا جون 279 روزگی)

امروز صبح حول و حوش ساعت 10 بود که مامانی وقتی دمای بدنم رو گرفت کلی خوشحال شد و خدا رو شکر کرد که دمای بدنم پایین اومده البته دیروز وقتی با دایی امیرحسین جونم حرف میزدش داییم گفتش که احتمالا تا فردا قطع میشه نگران نباشین ولی باز هم مامانی و بابایی گلم دیشب کلی بیدار بودن واسم  و نگران دعا میکنم همیشه خدا هوای ما نی نی ها رو بیشتر داشته باشه پدرام جونم هم این چند روزه حالش خوب نبودش  الان بهتر شده  آرتین جونم مریض شده  اصلا این هفته ای که گذشت ما سه تا خوب نبودیم ...
7 بهمن 1392

آتریسا جون حالش خوب نیست (277 روزگی)

از روز سه شنبه ( آخرین روزی که کته خوردم) شکمم سفت شده، مامانی میگه یبوست گرفتم، خیلی بده آخه دلم همش می پیچه  درد میکنه و گریه میکنم  مامانی هم تو این چند روز هر روز صبح به من گلابی  میده بخورم، دیگه کته هم واسم درست نمی کنه چون واسم خوب نیستش، به سوپم هم روغن زیتون اضافه میکنه تا این جوری بتونم بخورمش  امروز صبحی مامانی یه چیزی به اسم آلو رو به من داد بخورم بدم نیمد ولی خیلی هم خوشمزه نبود  خلاصه به سوپ امروز هم مامانی کلی کدو اضافه کرد تا شکم من از این حالت خارج بشه، بعد از ظهری هم کلی انجیر خیس خورده خوردم  تا اینکه بالاخره همین الان شکم من کار کرد و بهتر شدم، مرسی مامانی  ولی یه چیزه دیگه که واسم پی...
5 بهمن 1392

نه ماهگی آتریسا جون

امروز نه ماهه شدم، الان دومین بار میشه که من نه ماهه شدم یه بار تو شکم مامانیم یه بار هم الان  مامانی من رو خوابونده تا بتونه کارهاش و انجام بده و بتونه با کمک بابایی من و ببره حمام آخه امروز جمعه است روز تمیز شدن من از کارهای جدیدی که انجام میدم این هستش که خودم رو از مامانی و بابایی می گیرم و یک متری رو راه میرم مامانی هیچ وقت من و واسه راه رفتن توی روروک ام نمیذاره آخه میگه جدیدا دکترها میگن که بده و از رده خارج شده، منسوخ شده، یعنی روروک من همیشه تو حالت rest قرار داره واسه همین اصلا نمی دونم که روروک یه وسیله واسه راه رفتن فقط فکر میکنم که یه جور اسباب بازیه  جدیدا حرف نه نه نه ... رو خیلی به کار می برم الان هم میخوام بخو...
4 بهمن 1392